شعري كه جهان را به فكر فرو برد

اینجاهمه چی درهمه

شعري كه جهان را به فكر فرو برد

 

  اين شعر كانديداي شعر برگزيده سال 2005 شد

  توسط يك كودك آفريقايي نوشته شده كه در همان سال

  در سازمان ملل خوانده شد و استدلال شگفت انگيزي داره

 

  وقتي به دنيا ميام سياهم ، وقتي بزرگ  ميشم سياهم

  وقتي ميرم زير آفتاب سياهم ، وقتي ميترسم سياهم

  وقتي مريض ميشم سياهم ، وقتي مي ميرم هنوز سياهم . . .

  و تو آدم سفيد پوست

  وقتي به دنيا ميايي صورتي اي ، وقتي بزرگ ميشي سفيدي

  وقتي ميري زير آفتاب قرمزي ، وقتي سردت ميشه آبي اي

  وقتي ميترسي زردي ، وقتي مريض ميشي سبزي

  و وقتي مي ميري خاكستر اي . . .

  و تو به من ميگي رنگين پوست ؟؟؟

 



نظرات شما عزیزان:

sanaz
ساعت14:44---20 آبان 1392
جالب بود

k i a n
ساعت9:50---20 آبان 1392
من یک سیاه پوستم
ظاهرم یکرنگ باطنم یکرنگ
من رنگم را دوست دارم
خداوند مرا اینگونه نقاشی کرده است
من به خود می بالم
تو اگر میتوانی مثل من یکرنگ باش
تو که حتی همه رنگیها راهم سیاه میبینی
فرق است بین این سیاهی و آن سیاهی
که تو خودت بوجود آورده ای


k i a n
ساعت14:01---18 آبان 1392
خیلی thanks

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





+ نوشته شده در جمعه 17 آبان 1392 ساعت 16:51 توسط ALI